مقدمه‌ای بر مدیریت و کنترل پروژه

کنترل پروژه یکی از ارکان مهم و اساسی مدیریت پروژه‌های کوچک و بزرگ در تمامی حوزه‌ها محسوب می‌شود. این فرآیند به مدیران و اعضای تیم پروژه کمک می‌کند تا با دقت و نظم بیشتری اهداف پروژه را دنبال کنند. اجرای کنترل پروژه نیازمند برنامه‌ریزی اولیه دقیق و تعریف چارچوب‌های مشخص برای نظارت بر اجرای فعالیت‌ها است.
این چارچوب‌ها شامل روش‌های پایش، ابزارهای تحلیلی، و مکانیزم‌های بازخوردی برای اصلاح مسیر پروژه هستند. در پروژه‌های پیچیده، عدم وجود سیستم کنترل مناسب می‌تواند منجر به اتلاف منابع و زمان و در نهایت شکست پروژه شود. کنترل پروژه به‌عنوان فرآیندی پویا و مستمر، از آغاز تا پایان پروژه ادامه دارد و در هر مرحله به جمع‌آوری اطلاعات واقعی و تحلیل آن‌ها می‌پردازد. اهمیت این فرآیند به‌قدری است که بسیاری از سازمان‌ها واحدهای تخصصی برای اجرای آن در ساختار خود تعریف کرده‌اند. کنترل پروژه شامل نظارت بر پیشرفت فیزیکی و مالی، بررسی تطابق با اهداف کیفی و ارزیابی ریسک‌های احتمالی در طول پروژه می‌شود.
از آنجا که پروژه‌ها معمولاً در محیط‌های پویا و تغییرپذیر اجرا می‌شوند، وجود سیستم کنترل دقیق کمک می‌کند که پروژه در مسیر صحیح باقی بماند. در بسیاری از استانداردهای بین‌المللی مدیریت پروژه، نظیر PMBOK، کنترل به‌عنوان یکی از فرآیندهای اصلی مدیریت شناخته شده است. در این استانداردها، کنترل به‌عنوان ترکیبی از پایش، ارزیابی و واکنش در برابر انحراف‌ها تعریف می‌شود. یکی از اهداف اصلی کنترل، کاهش تأثیر منفی عوامل داخلی و خارجی بر عملکرد پروژه است. این امر با شناسایی انحراف‌ها و انجام اقدامات اصلاحی به موقع حاصل می‌شود. کنترل پروژه نه تنها برای مدیر پروژه بلکه برای تمامی ذی‌نفعان پروژه ارزش ایجاد می‌کند.
زیرا اطلاعات صحیح و به‌موقع، زمینه را برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه فراهم می‌آورد. در فرآیند کنترل، داده‌های واقعی با برنامه اولیه مقایسه می‌شوند و تفاوت‌ها تحلیل می‌گردند. این تفاوت‌ها می‌توانند در بخش زمان، هزینه، کیفیت، منابع و یا محدوده پروژه ظاهر شوند. شناسایی سریع انحرافات یکی از مزایای کلیدی اجرای سیستم کنترل مؤثر در پروژه‌ها محسوب می‌شود. کنترل پروژه تنها محدود به ابزارهای نرم‌افزاری نیست، بلکه نیازمند تفکر تحلیلی و مهارت‌های مدیریتی نیز هست. استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت پروژه نظیر MSP یا Primavera ابزار مفیدی برای تسهیل فرآیند کنترل به‌شمار می‌روند. اما موفقیت در کنترل پروژه به ترکیب دانش فنی، تحلیل داده‌ها و تصمیم‌گیری مناسب بستگی دارد. اجرای موفق کنترل پروژه باعث افزایش بهره‌وری تیم، کاهش دوباره‌کاری و افزایش احتمال موفقیت پروژه خواهد شد. کنترل باید در تمامی مراحل پروژه اجرا شود، نه فقط در فاز اجرا یا پایان پروژه.
در هر مرحله باید شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) تعریف و به‌طور منظم اندازه‌گیری شوند. این شاخص‌ها امکان ارزیابی عملکرد واقعی و مقایسه آن با برنامه را فراهم می‌سازند. برنامه کنترل باید به‌گونه‌ای طراحی شود که انعطاف‌پذیری لازم در برابر تغییرات را داشته باشد. در عین حال باید از شفافیت لازم برخوردار بوده و به‌راحتی قابل فهم برای اعضای تیم باشد. مدیریت پروژه موفق نیازمند هماهنگی مستمر میان برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل پروژه است. در غیاب کنترل صحیح، انحرافات کوچک به مشکلات بزرگ تبدیل می‌شوند. هدف نهایی از اجرای فرآیند کنترل، اطمینان از دستیابی به اهداف پروژه با رعایت محدودیت‌های زمانی، مالی و منابع است. مدیر پروژه باید نقش فعالی در طراحی و اجرای سیستم کنترل ایفا کند. آموزش تیم پروژه در خصوص ابزارها و فرآیندهای کنترلی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است.
در پروژه‌های پیچیده، ممکن است نیاز به تعیین نقش‌های اختصاصی برای نظارت و کنترل وجود داشته باشد. مستندسازی کامل فرآیند کنترل نیز اهمیت ویژه‌ای دارد و مبنای تحلیل‌های آتی خواهد بود. شفاف‌سازی فرآیندهای کنترل و ارائه گزارش‌های منظم به ذی‌نفعان، سطح اعتماد و همکاری را افزایش می‌دهد. در پایان باید گفت که کنترل پروژه بخش جدایی‌ناپذیر از مدیریت حرفه‌ای پروژه است و اجرای صحیح آن تفاوت میان موفقیت و شکست پروژه را رقم می‌زند.

سامانه پردازان پدیدار 38

ضرورت مدیریت و کنترل پروژه در شهرداری‌ها

* مدیریت پورتفولیو
هماهنگی بین پروژه های متنوع (از ساخت پل تا برگزاری رویدادهای فرهنگی) در یک پلتفرم یکپارچه
* شفاف سازی فرآیندها
گزارش دهی لحظه ای پیشرفت پروژه ها به مسئولان و شهروندان
* کاهش هزینه ها
شناسایی و جلوگیری از اتلاف منابع مالی با نظارت بر بودجه و زمانبندی.
* افزایش پاسخگویی
ثبت الکترونیک کلیه فعالیتها و تصمیمات برای بررسی و ارزیابی عملکرد
* توسعه پایدار
برنامه ریزی پروژه ها با در نظر گرفتن معیارهای زیست محیطی و نیازهای نسل های آینده

 سامانه پردازان پدیدار  39

ویژگی های کلیدی سامانه کنترل پروژه های شهرداری

1- پنل مدیریت هوشمند
نظارت بر پیشرفت پروژهها با نمودارهای گانت، جدول زمانی و هشدارهای خودکار برای تاخیرها
2-گزارشگیری جامع
تولید گزارشهای تحلیلی از وضعیت پروژهها (درصد پیشرفت، هزینه مصرفی، مانده بودجه) برای ارائه به شورای شهر یا نهادهای نظارتی
3- پلتفرم مشارکت شهروندی
- امکان دریافت نظرات و پیشنهادات شهروندان درباره پروژه‌های در حال اجرا.
- انتشار اطلاعات پروژهها در قالب نقشه های تعاملی یا اعلانهای عمومی برای افزایش اعتماد اجتماعی.
4- یکپارچه سازی با سایر سامانه های شهرداری
- اتصال به سامانه های مالی، تدارکات، GIS و سامانه های نظارتی استاندارد .
5- مدیریت ریسک
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای احتمالی (تأخیر، افزایش هزینه، تغییر قوانین) و ارائه راهکارهای پیشگیرانه

سامانه پردازان پدیدار 40

مزایای رقابتی سیستم ما

1. سازگاری با نیازهای خاص:
- طراحی ماژولار برای تطبیق با پروژههای کوچک محلی تا طرحهای کلان ملی.

2. امنیت اطلاعات
- استفاده از پروتکلهای امنیتی پیشرفته
- تعیین محدوده دسترسی به اطلاعات
- امکان تعیین امکانات و دسترسی ها برای هر کاربر

3. پشتیبانی فنی اختصاصی
- پشتیبانی و همراهی با راهبران سامانه
- انجام بروزرسانی ها در دوره های زمانی
- رفع اشکالات احتمالی

۴.دسترس پذیری
- مدیران و ناظران شهرداری از هر مکانی میتوانند پروژه‌ها را رصد و مدیریت کنند.

اهمیت کنترل پروژه

کنترل پروژه نقش اساسی در اطمینان از موفقیت پروژه‌های سازمانی و صنعتی ایفا می‌کند. از طریق کنترل مؤثر، پروژه‌ها می‌توانند در چارچوب زمان‌بندی، بودجه و کیفیت مورد انتظار اجرا شوند. اگر پروژه‌ای بدون مکانیزم کنترل پیش برود، احتمال مواجهه با مشکلات جدی بسیار زیاد خواهد بود. یکی از مزایای اصلی کنترل پروژه، توانایی شناسایی زودهنگام انحرافات از برنامه اصلی است. انحرافات در زمان، هزینه یا کیفیت می‌توانند تأثیرات منفی گسترده‌ای بر نتیجه پروژه داشته باشند. کنترل پروژه به مدیران امکان می‌دهد در صورت مشاهده انحراف، اقدامات اصلاحی مناسب و به‌موقع اتخاذ کنند.
اطلاعات تولیدشده در فرآیند کنترل به‌عنوان مبنای تصمیم‌گیری‌های مدیریتی عمل می‌کنند. بدون این اطلاعات، تصمیم‌گیری‌ها بیشتر بر اساس حدس و گمان خواهند بود تا داده‌های واقعی. پروژه‌ها اغلب در محیط‌هایی با عدم قطعیت بالا انجام می‌شوند که کنترل را ضروری‌تر می‌سازد. کنترل پروژه به کاهش ریسک‌ها و افزایش اطمینان در دستیابی به اهداف کمک می‌کند. همچنین این فرآیند باعث می‌شود منابع سازمان به شکل بهینه مورد استفاده قرار گیرند. در نبود کنترل، ممکن است منابع به فعالیت‌هایی اختصاص یابند که اولویت یا بازدهی مناسبی ندارند. اهمیت کنترل در پروژه‌های بزرگ و چندبخشی بیشتر نمود پیدا می‌کند. در چنین پروژه‌هایی، هماهنگی و هم‌سویی میان بخش‌های مختلف بدون سیستم کنترل دشوار خواهد بود. همچنین کنترل کمک می‌کند تا ارتباطات پروژه شفاف‌تر شده و تعاملات تیمی بهبود یابند. اعضای تیم با اطلاع از شاخص‌های کنترل، نقش خود را بهتر درک کرده و عملکرد بهتری ارائه می‌دهند.
علاوه‌بر این، ذی‌نفعان پروژه نیز می‌توانند با دریافت گزارش‌های کنترلی، وضعیت پروژه را به‌درستی ارزیابی کنند. کنترل مناسب پروژه باعث افزایش اعتماد مدیران ارشد و سرمایه‌گذاران به تیم اجرایی می‌شود. در بسیاری از پروژه‌ها، کنترل به‌عنوان ابزار اصلی برای ارزیابی عملکرد مدیر پروژه عمل می‌کند. همچنین کنترل مؤثر، زمینه‌ای برای یادگیری سازمانی و بهبود مستمر در پروژه‌های آتی فراهم می‌آورد. پروژه‌هایی که تحت کنترل مستمر هستند معمولاً با بهره‌وری بالاتر و هزینه‌های کمتر اجرا می‌شوند. وجود فرآیندهای کنترلی مستحکم می‌تواند احتمال تحقق اهداف استراتژیک سازمان را افزایش دهد. یکی دیگر از مزایای کنترل، کاهش دوباره‌کاری و اصلاحات پرهزینه در مراحل پایانی پروژه است. کنترل به کاهش تداخلات، تضاد منافع و سوءتفاهم‌ها میان اعضای تیم پروژه نیز کمک می‌کند.
همچنین باعث افزایش پاسخگویی افراد در قبال وظایف و مسئولیت‌های محوله می‌شود. اجرای موفق کنترل پروژه نیازمند فرهنگ سازمانی مبتنی بر شفافیت، پاسخگویی و بهبود مستمر است. در مجموع، کنترل پروژه نه تنها ابزار مدیریت بلکه یک ضرورت برای موفقیت در اجرای پروژه‌هاست. سازمان‌هایی که فرآیندهای کنترل قوی دارند، معمولاً پروژه‌های خود را در سطح بالاتری از کیفیت، زمان و هزینه به اتمام می‌رسانند.

اجزای اصلی مدیریت و کنترل پروژه

کنترل پروژه از اجزای متعددی تشکیل شده است که هریک نقش کلیدی در موفقیت پروژه دارند.
یکی از مهم‌ترین اجزا، برنامه‌ریزی اولیه دقیق و مستند است که مبنای همه اقدامات بعدی کنترل محسوب می‌شود. این برنامه‌ریزی شامل تعریف دقیق محدوده، زمان‌بندی، منابع، بودجه و ریسک‌ها می‌باشد. برنامه‌ریزی بدون در نظر گرفتن روش‌های کنترل، ناقص تلقی شده و ممکن است به شکست منجر شود.
جزء دوم، پایش مداوم پیشرفت پروژه در مقایسه با برنامه اولیه است. این پایش باید به صورت منظم و سیستماتیک انجام شود تا بتوان تغییرات و انحرافات را به‌موقع شناسایی کرد.
جزء سوم، تحلیل انحرافات و علل آن‌هاست که باید توسط تیم خبره و بر اساس داده‌های واقعی انجام شود. در این مرحله، تفاوت‌های میان عملکرد واقعی و برنامه‌ریزی‌شده بررسی و ریشه‌یابی می‌گردد.
جزء چهارم، انجام اقدامات اصلاحی برای بازگرداندن پروژه به مسیر اصلی است. این اقدامات باید سریع، مؤثر و با مشارکت کلیه ذی‌نفعان پروژه طراحی و اجرا شوند.
جزء پنجم، مستندسازی کلیه فعالیت‌های کنترلی است که برای ارزیابی‌های بعدی و یادگیری سازمانی کاربرد دارد.
ششمین جزء، گزارش‌دهی مستمر و شفاف به مدیران ارشد و ذی‌نفعان پروژه می‌باشد. گزارش‌ها باید دقیق، قابل درک و شامل شاخص‌های کلیدی عملکرد باشند.
جزء هفتم، بازبینی منظم ساختار کنترل و تطبیق آن با شرایط متغیر پروژه است. این بازبینی کمک می‌کند که سیستم کنترل همواره به‌روز و کارآمد باقی بماند.
هشتمین جزء، آموزش و توانمندسازی اعضای تیم در خصوص ابزارها و فرآیندهای کنترلی است. آموزش صحیح منجر به درک بهتر مسئولیت‌ها و ارتقای عملکرد فردی و تیمی می‌شود.
جزء نهم، استفاده از ابزارهای نرم‌افزاری مناسب مانند MSP و Primavera برای تسهیل فرآیند کنترل است. این ابزارها امکان زمان‌بندی دقیق، پایش عملکرد و تهیه گزارش‌های حرفه‌ای را فراهم می‌سازند.
جزء دهم، تعریف شاخص‌های کلیدی عملکرد (KPI) مرتبط با اهداف پروژه و نظارت بر آن‌هاست. این شاخص‌ها معیارهایی برای سنجش موفقیت فرآیند کنترل و کل پروژه هستند.
جزء یازدهم، مدیریت ریسک‌های پروژه به عنوان بخش جدایی‌ناپذیر از کنترل پروژه است. مدیریت ریسک شامل شناسایی، تحلیل، پاسخ‌دهی و پایش ریسک‌ها در کل دوره اجرای پروژه می‌باشد.
جزء دوازدهم، نظارت بر کیفیت خروجی‌ها و محصولات پروژه مطابق با استانداردهای تعیین‌شده است. کنترل کیفیت تضمین می‌کند که نتایج پروژه قابل قبول و بدون خطا باشند.
جزء سیزدهم، کنترل هزینه‌ها با استفاده از بودجه‌بندی دقیق و ثبت مخارج واقعی است. این فرآیند از تجاوز پروژه از محدوده بودجه جلوگیری می‌کند.
جزء چهاردهم، کنترل منابع و استفاده بهینه از نیروهای انسانی، تجهیزات و مواد مصرفی می‌باشد. استفاده نامناسب از منابع می‌تواند باعث اتلاف هزینه و زمان در پروژه شود.
جزء پانزدهم، مدیریت ارتباطات و اطمینان از جریان روان اطلاعات در بین اعضای تیم است. ارتباط مؤثر باعث تسریع فرآیند تصمیم‌گیری و کاهش سوءتفاهم‌ها می‌شود.
جزء شانزدهم، استفاده از چک‌لیست‌ها و فرم‌های استاندارد برای ثبت اطلاعات کنترلی است. این ابزارها نظم، یکنواختی و شفافیت فرآیند کنترل را افزایش می‌دهند.
جزء هفدهم، ارزیابی عملکرد تیم پروژه از منظر زمان، هزینه و کیفیت انجام وظایف است. ارزیابی عملکرد به شناسایی نقاط ضعف و قوت اعضا کمک می‌کند.
جزء هجدهم، ارزیابی تأثیر اقدامات کنترلی انجام‌شده بر روند کلی پروژه می‌باشد. این ارزیابی‌ها برای اصلاح استراتژی‌ها و تصمیم‌گیری‌های آتی مفیدند.
جزء نوزدهم، مستندسازی درس‌آموخته‌ها و اشتراک‌گذاری آن‌ها در سطح سازمان است. این فرآیند به بهبود مداوم عملکرد پروژه‌های بعدی کمک می‌کند.
جزء بیستم، هماهنگی با سایر بخش‌های سازمان برای هم‌راستایی کنترل پروژه با اهداف کلان سازمان است. این هماهنگی موجب هم‌افزایی و بهره‌برداری بهتر از ظرفیت‌های سازمانی می‌شود.
جزء بیست و یکم، استفاده از ابزارهای تحلیلی مانند تحلیل ارزش کسب‌شده (EVM) برای ارزیابی پیشرفت پروژه است. این ابزار به ترکیب شاخص‌های زمان و هزینه کمک می‌کند.
جزء بیست و دوم، تعیین ساختار گزارش‌دهی و سطوح دسترسی به اطلاعات پروژه می‌باشد. ساختار مناسب باعث امنیت اطلاعات و اثربخشی در اطلاع‌رسانی خواهد شد.
جزء بیست و سوم، تطابق با الزامات قانونی، قراردادی و مقررات داخلی سازمان در فرآیند کنترل است. عدم رعایت این موارد ممکن است موجب بروز مخاطرات حقوقی و مالی شود.
جزء بیست و چهارم، اجرای جلسات دوره‌ای بررسی عملکرد پروژه و به‌روزرسانی برنامه‌های اجرایی است. این جلسات فرصت مناسبی برای بحث در مورد چالش‌ها و تصمیم‌گیری‌های جمعی هستند.
جزء بیست و پنجم، بررسی و کنترل تغییرات ایجادشده در محدوده پروژه و تأثیر آن‌ها بر سایر مؤلفه‌هاست. کنترل تغییرات از سردرگمی و دوباره‌کاری در اجرای پروژه جلوگیری می‌کند.
جزء بیست و ششم، تعریف نقش‌ها و مسئولیت‌های مشخص برای کلیه عوامل درگیر در فرآیند کنترل پروژه است. این کار باعث شفافیت عملکرد و افزایش پاسخگویی افراد می‌شود.
جزء بیست و هفتم، تعامل با تأمین‌کنندگان و بررسی عملکرد آن‌ها در راستای اهداف پروژه می‌باشد. کنترل پروژه باید زنجیره تأمین را نیز در نظر بگیرد.
جزء بیست و هشتم، تحلیل بازخوردهای دریافتی از مشتری یا کارفرما برای بهبود عملکرد پروژه است. بازخورد مناسب زمینه اصلاح فرآیندها و ارتقاء کیفیت خدمات را فراهم می‌سازد.
جزء بیست و نهم، بهره‌گیری از تکنیک‌های آماری برای تحلیل داده‌های جمع‌آوری‌شده از فرآیند کنترل پروژه می‌باشد. این تکنیک‌ها به تصمیم‌گیری‌های دقیق‌تر کمک می‌کنند.
جزء سی‌ام، پایش و ارزیابی مستمر اثربخشی کل سیستم کنترل پروژه و به‌روزرسانی آن بر اساس نتایج حاصله است. این اقدام تضمین می‌کند که کنترل پروژه همواره در مسیر ارتقاء باقی بماند.

فرآیندهای کلیدی در کنترل پروژه

فرآیندهای کلیدی کنترل پروژه به مجموعه اقداماتی اطلاق می‌شود که برای هدایت، پایش و اصلاح مسیر پروژه به‌کار می‌روند.
اولین فرآیند مهم، برنامه‌ریزی دقیق و جامع است که باید بر اساس تحلیل نیازهای پروژه، منابع موجود و الزامات زمانی طراحی گردد.
فرآیند دوم، تعریف اهداف قابل اندازه‌گیری برای هر مرحله از پروژه است که امکان سنجش پیشرفت را فراهم می‌سازد.
سومین فرآیند، طراحی سیستم گزارش‌دهی است که باید اطلاعات مرتبط و مفید را به‌صورت به‌موقع و قابل فهم ارائه دهد.
چهارمین فرآیند، شناسایی و ارزیابی ریسک‌ها در طول زمان اجرای پروژه است. این ارزیابی‌ها باید با مشارکت اعضای کلیدی تیم و استفاده از تکنیک‌های تحلیل ریسک انجام شوند.
فرآیند پنجم، کنترل منابع انسانی پروژه شامل نظارت بر بهره‌وری و تخصیص بهینه اعضای تیم است. تخصیص نادرست منابع انسانی می‌تواند منجر به کاهش کارایی و افزایش تنش در تیم شود.
فرآیند ششم، بررسی انطباق پروژه با الزامات فنی و کیفیتی مشخص‌شده در مستندات فنی است. این فرآیند از طریق کنترل کیفی و بازرسی‌های دوره‌ای انجام می‌پذیرد.
فرآیند هفتم، مدیریت تغییرات ایجادشده در پروژه است که شامل ارزیابی، تأیید و اجرای تغییرات پیشنهادی می‌باشد. تغییرات بدون کنترل مناسب می‌توانند تعادل پروژه را بر هم زنند.
فرآیند هشتم، ثبت و پیگیری مسائل و موانع پیش‌آمده در طول اجراست. این کار موجب شناسایی الگوهای تکراری مشکلات و تسهیل رفع آن‌ها می‌شود.
فرآیند نهم، برگزاری جلسات کنترل پروژه به‌صورت منظم و با هدف مرور وضعیت پیشرفت، تصمیم‌گیری و اطلاع‌رسانی دقیق است. در این جلسات باید اطلاعات دقیق و به‌روز ارائه شود.
فرآیند دهم، ارزیابی عملکرد پیمانکاران، مشاوران و تأمین‌کنندگان از نظر زمان، هزینه و کیفیت است. این ارزیابی‌ها مبنای همکاری‌های آتی خواهند بود.
فرآیند یازدهم، تهیه گزارش‌های مدیریتی برای سطوح مختلف سازمان و ذی‌نفعان خارجی پروژه است. این گزارش‌ها باید به‌گونه‌ای تهیه شوند که خوانندگان مختلف بتوانند از آن‌ها بهره‌مند شوند.
فرآیند دوازدهم، بررسی و اصلاح شاخص‌های کلیدی عملکرد در صورت نیاز و بر اساس داده‌های جدید است. به‌روزرسانی این شاخص‌ها موجب پویایی و انعطاف‌پذیری سیستم کنترل می‌گردد. فرآیند سیزدهم، ثبت درس‌آموخته‌ها از اقدامات اصلاحی موفق و ناموفق پروژه است. این دانش باید در قالب مستندات در اختیار پروژه‌های آینده قرار گیرد.
فرآیند چهاردهم، مقایسه نتایج واقعی با برنامه‌ریزی‌شده و تحلیل دلایل اختلافات است. این تحلیل پایه تصمیمات اصلاحی در فازهای آتی خواهد بود.
فرآیند پانزدهم، کنترل هزینه‌ها و مقایسه مداوم مخارج واقعی با بودجه مصوب پروژه است. این کنترل‌ها با استفاده از ابزارهای مالی و نرم‌افزارهای تخصصی انجام می‌گیرد.
فرآیند شانزدهم، استفاده از ابزارهای تصویری مانند نمودار گانت و شبکهPERT برای نمایش پیشرفت پروژه می‌باشد. این ابزارها به شفاف‌سازی وضعیت پروژه کمک شایانی می‌کنند.
فرآیند هفدهم، پایش شاخص‌های رضایت مشتری و دریافت بازخورد منظم از کارفرماست. این اطلاعات جهت بهبود مستمر و افزایش رضایت‌مندی استفاده می‌شود.
فرآیند هجدهم، تحلیل روند پیشرفت پروژه و پیش‌بینی وضعیت آینده بر اساس داده‌های کنونی است.
این پیش‌بینی‌ها می‌توانند هشدارهای زودهنگام ارائه دهند.
فرآیند نوزدهم، کنترل کیفیت مستندات فنی، اجرایی و مدیریتی پروژه است. اسناد باید دارای ساختار مناسب، دقیق و بدون خطاهای نگارشی باشند.
فرآیند بیستم، ارزیابی مستمر بهره‌وری تیم پروژه و شناسایی نقاط ضعف در فرآیندهای تیمی است. این ارزیابی‌ها باید در قالب شاخص‌های قابل سنجش انجام شوند.
فرآیند بیست و یکم، به‌کارگیری بازخوردهای تیم در طراحی اقدامات کنترلی جدید است. مشارکت تیم موجب افزایش کارایی و اثربخشی اقدامات اصلاحی خواهد شد.
فرآیند بیست و دوم، ثبت کلیه تغییرات در محدوده، برنامه یا هزینه‌ها در قالب فرم‌های رسمی کنترل تغییر است. این ثبت‌ها امکان پیگیری و تحلیل تغییرات را فراهم می‌کنند.
فرآیند بیست و سوم، تحلیل گلوگاه‌ها و نقاط بحرانی پروژه و تعریف اقدامات پیشگیرانه است. این گلوگاه‌ها باید به‌صورت منظم شناسایی و پایش شوند.
فرآیند بیست و چهارم، نظارت بر عملکرد تجهیزات و فناوری‌های مورد استفاده در پروژه است. خرابی یا عملکرد پایین تجهیزات می‌تواند پروژه را دچار وقفه نماید.
فرآیند بیست و پنجم، تهیه گزارش‌های نهایی کنترل پروژه برای تحلیل موفقیت یا عدم موفقیت آن می‌باشد. این گزارش‌ها باید همه داده‌های کلیدی پروژه را پوشش دهند.
فرآیند بیست و ششم، تعریف مکانیزم‌های انگیزشی و پاداش‌دهی برای افزایش بهره‌وری تیم است. این مکانیزم‌ها باید منصفانه و مرتبط با عملکرد باشند
فرآیند بیست و هفتم، کنترل سطح دسترسی افراد به اطلاعات پروژه برای حفظ امنیت داده‌هاست.
اطلاعات باید متناسب با نقش افراد در اختیارشان قرار گیرد.
فرآیند بیست و هشتم، هم‌راستایی مستمر بین کنترل پروژه و اهداف استراتژیک سازمان است. این هم‌راستایی موجب تمرکز پروژه بر ارزش‌آفرینی واقعی خواهد شد.
فرآیند بیست و نهم، طراحی داشبوردهای مدیریتی برای نمایش لحظه‌ای شاخص‌های کلیدی پروژه می‌باشد. داشبوردها امکان تحلیل سریع اطلاعات را فراهم می‌کنند.
فرآیند سی‌ام، ارزیابی جامع سیستم کنترل پروژه پس از پایان آن جهت شناسایی فرصت‌های بهبود در پروژه‌های آینده است. این ارزیابی بهبود مداوم عملکرد سازمان را تضمین می‌نماید.

بکارگیری این فرآیندها، سامانه جامع مدیریت و کنترل پروژه پدیدار را که قابلیت انتقال اطلاعات بین MS Project یا Primavera را به خوبی مدیریت می کند را به سامانه کاربردی و بسیار کارا تبدیل نموده و مدیریت و کنترل پروژه های شما را در قالبی فارسی و کاربر پسند و با پشتیبانی تقویم هجری شمسی به خوبی انجام می دهد. درصورت تمایل به کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید.
پست الکترونیک : info@padidar.top
شماره تماس : 09124733074

سایر محصولات پدیدار


برای مشاهده لیست کامل محصولات ما اینجا را کلیک کنید



برای مشاهده اطلاعات بیشتر درخصوص مدیریت و کنترل پروژه اینجا را کلیک کنید


برای مشاهده اطلاعات بیشتر درخصوص سامانه تحت وب مدیریت و کنترل پروژه پدیدار اینجا را کلیک کنید





برخی از سازمان‌هایی که افتخار همکاری با آن‌ها را داریم